8 مهر 1388 / 11 شوال 1430 / 30 سپتامبر 2009
8 مهر 1388 / 11 شوال 1430 / 30 سپتامبر 2009
8 مهر 1388 / 11 شوال 1430 / 30 سپتامبر 2009 |
|
|
|
|
«ابوبكرمحمدبن عبدالله بن محمدبن صالح» مشهور به اَبهري درگذشت. ابهري فقيه و محدث مالكي مذهب بود و درسال 287هجري قمري بدنيا آمد. او دراوايل جواني اززادگاهش ابهربه بغداد رفت و سالها بود رياست پيروان مذهب مالكي دربغداد به او منتهي شد. ابهري مورد اعتماد و احترام بزرگان بغداد بود و گاه پيروان شافعي و حنبلي نيزبراي برخي از مسائل ديني به او مراجعه ميكردند. ابهري ازپذيرفتن منصب قضاوت خودداري كرد اما 60سال ازعمرخود را به تدريس سپري كرد. ابهري درجامع المنصور بغداد تدريس ميكرد و شاگردان زيادي ازسرزمينهاي مختلف اسلامي درجلسات درس او حاضرميشدند. «شَرحُ المُختَصَرُ الكَبير، و اَلفَوائِدُ المُنتَقاهُ الغَرائِب» ازآثارابهري بشمارميروند. |
« احمدبن اَسَدبن سامان خُدات »سرسلسله سامانيان درگذشت. او اميرفَرغانه و سَمرقند بود. احمد بن سامان اهل دانش بود و مردي پاكدامن نيك سيرت، دادگر و كاردان توصيف شده است. درپايان دوره هارون كه رافع بن ليث درخراسان خروج كرد فرزندان اسد بن سامان به ياري هَرثمه به سركوبي رافع فرستاده شدند، ازاين رو مأمون فرزندان اسد ازجمله احمد را بسيارعزيز و گرامي ميداشت. بدين ترتيب احمدبن اسد بن سامان به حكومت فَرغانه منصوب شد و درسال227هجري قمري حكومت سمرقند نيزبدو سپرده شد. احمد با عدل وداد برمردم فَرغانه و سمرقند حكم ميراند و بعد ازمدتي حكومت سمرقند را به پسرش نصرواگذاركرد. |
|
عبدالعزيز اندلسي در اكثر علوم متداول زمان خود، مهارت و دانش بسيار داشت و تاليفات متعددي از خود بر جاي گذاشت. از ميان آثارِ وي ميتوان به شرح نوادر القالي، اشاره كرد. |
غازان، نخستين پادشاه مغول است كه رسماً به دين اسلام درآمد. او سرداران و سپاه مغولِ خود را وادار به قبول اسلام كرد و خود را محمود ناميد. وي در دهم ذيقعدهي سال 694 ق در تبريز به پادشاهي دست يافت و دين اسلام را مذهب رسميِ دولت ايلخاني اعلام كرد. غازان، سپس فرمان داد كه همهي كليساها و معابد يهود و بودايى و زرتشتي را ويران سازند و آنها را تبديل به مسجد نمايند. او دستوراتي با نام ياساهاي غازاني وضع كرد و اوضاع مملكت را به كنترل خود درآورد. غازان دوبار به شام و مصر لشكر كشيد ولي در بار دوم از پادشاه مصر، شكست سختي خورد و آنقدر از اين شكست اندوهگين شد كه در شوال سال 703 ق در سي و سه سالگي در نزديكي قزوين درگذشت. غازان از سالها قبل از مرگش، دستور داده بود كه در بيرون شهر تبريز و در مغرب آن، مقبرهي عظيمي كه داراي گنبد رفيعي بود براي او برپا كردند و در زير همين قُبّه بود كه جسد غازانِ مغول را به خاك سپردند. |
|
مخترع مقياس ريشتر براي اندازه گيري شدت زلزله ؛ در ايالت كاليفرنياي امريكا درگذشت. چارلز ريشتر به هنگام مرگ 75سال داشت. ريشتر در سال1930ميلادي با همكاري بِنوگوتنبرگ زلزله ها را ازيك تا 9درجه بندي كرد و مقياس ريشتر را به ثبت برساند. قبل از آن دانشمندان مي كوشيدند كه زلزله ها را براساس تأثير ظاهري آنها درجه بندي كنند. |
پس از انضمام اتريش به آلمان در دوازدهم مارس سال 1938م، چون كشورهاي عمده اروپا يعني انگليس و فرانسه در برابر هيتلر، ديكتاتور آلمان عكس العملي نشان ندادند، لذا هيتلر مصمم شد همان بلا را بر سر چكسلواكي هم بياورد. ازاين رو پس از به راه انداختن تبليغاتي سازمان يافته در ايالت سودت چكسلواكي، قرار بر اين شد كه اين منطقه به آلمان الحاق گردد. در اين ميان نوويل چِمْبِرلَن نخست وزير محافظه كار انگليس كه حاضر بود صلح را به هر قيمتي حفظ كند در سپتامبر 1938م به مونيخ پرواز كرد تا در كنفرانسي كه آدولف هيتلر و بنيتو موسوليني رهبران آلمان و ايتاليا و ادوارد دالاديه نخستوزير فرانسه نيز در آن شركت داشتند، حضور يابد. هدف از برگزاري اين كنفرانس، يافتن راه حلي براي اختلافات آلمان و چكسلواكي و حل و فصل مسائل اروپا بود كه در نهايت به الحاق ايالت سودت چكسلواكي به آلمان منجر شد. اين پيمان بر رويدادهاي بعدي اروپا تأثير گذاشت و همچنين ماهيت استعمارگرانه دول غربي را آشكار ساخت. در كنفرانس مونيخ، هيتلر دريافت كه سران كشورهاي اروپايى در برابر زيادهطلبيهاي وي مقاومت چنداني نشان نميدهند. با اين حال در اول اكتبر 1938م، هيتلر با حمله علني به چكسلواكي، تمام آن سرزمين را ضميمه آلمان كرد و پس از مدتي به ديگر كشورهاي اروپايي اعلان جنگ داد. سرانجام پس از خاتمه جنگ جهاني دوم در سال 1945، چكسلواكي، سرزمينهاي خود را باز پس گرفت. (ر.ك: 1 اكتبر) |
پس از استقلال اندونزي در سال 1950م، دكتر احمد سوكارنو به عنوان اولين رئيس جمهور اين كشور برگزيده شد و طي سالهاي بعد، شهرتي فراوان يافت. اما در فاصله سالهاي 1955 تا 1965م، وي با گرايش به چپ و وابستگي روزافزون به بلوك شرق، موقعيت خود را در ميان گروههاي دست راستي و اسلامي از دست داد. در اين مدت، حزب كمونيست اندونزي نيز به نيرومندترين تشكيلات سياسي كشور مبدل شد. در اين ميان، دكتر سوكارنو در طي يك ماجراي اسرارآميز كه كودتاي حزب كمونيست اندونزي محسوب ميشد وضعيتي نامعلوم يافت. پس از آن، در 30 سپتامبر 1965م، يك ضد كودتاي وابسته به غرب به رهبري يك ژنرال ارتشي به نام سوهارتو صورت گرفت. به اين ترتيب كه در اين روز، ارتش اندونزي به بهانه خنثي كردن توطئه كودتا از طرف حزب كمونيست، دست به يك ضد كودتا زد و صدها هزار نفر از اعضاي حزب كمونيست اندونزي را قتل عام كرد. ضد كودتاي سوهارتو، يكي از كشتارهاي بيسابقه را در تاريخ به نمايش گذاشت و بنابر اخبار منتشر شده، در جريان آن، ظرف چند روز اول، بين 400 تا 700 هزار نفر از مردم اندونزي به بهانه كمونيست بودن، قتلعام شدند. نظاميان پس از به دست گرفتن قدرت، سوكارنو را در مقام رياست جمهوري نگاه داشتند، ولي سوكارنو ديگر جز حضور در مراسم و تشريفات مربوط به رياست جمهوري اختياري نداشت، تا اينكه يك سال بعد، از اين مقام تشريفاتي نيز مستعفي شد و ژنرال سوهارتو قدرت را در دست گرفت. سوهارتو كه از طرف قدرتهاي غربي حمايت ميشد پس از به قدرت رسيدن، فعاليت حزب كمونيست اندونزي را به سبب كشتار فراوان غيرقانوني اعلام كرد و از آن پس قدرت مطلق را در كشور در دست گرفت. سوهارتو سرانجام در حالي كه ابتداي هفتمين دوره رياست جمهوري خود را ميگذارند، بر اثر شورشهاي گسترده و تظاهرات اعتراضآميز، در ماه مه 1998م از قدرت كنارهگيري كرد. |
كشور افريقايى بوتْسوانا با 581/730 كيلومتر مربع مساحت، در جنوب قاره افريقا و در همسايگي كشورهاي افريقاي جنوبي، زيمبابْوه و ناميبيا واقع شده است. جمعيت اين كشور بيش از 1/5 ميليون نفر است كه عمدتاً سياهپوست و داراي مذاهب قبيلهاي ميباشند. پيشبيني شده است جمعيت بوتسوانا تا سال 2025 به حدود دو ميليون و دويست هزار نفر برسد. پايتخت بوتسوانا، شهر گابرون نام دارد و داراي واحد پول، پولا است. اين سرزمين كه قبلاً بچوانالند ناميده ميشد به علت قرار گرفتن در مركز افريقاي جنوبي و تردد گروههاي استعمارگر به چهارراه مرگ موسوم شده بود. قبايل اصلي اين كشور بوئرها و تسواناها هستند كه رهبران آنها ضمن اتحاد با يكديگر و شكل دادن بوتسوانا، براي مقابله با اقوام مهاجم جهت دريافت كمكهاي مالي و نظامي به لندن رفتند و به اين صورت پاي دولت استعمارگر انگلستان را به اين كشور باز نمودند. بوتسوانا از سال 1885م تحت استعمار انگلستان قرار گرفت اما از نيمه دوم قرن بيستم نداي استقلال خواهي در اين كشور نيز برخاست و پس از مبارزات مردمي، در 30 سپتامبر سال 1966 به استقلال دست يافت و داراي حكومت جمهوري شد و در همان سال به عضويت سازمان ملل متحد درآمد. |
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}